امیرمحمدجانامیرمحمدجان، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

امیرمحمد امپراطور کوچک ما

پند مادر

مامان جون همیشه در برابر ظالم مقاومت کن حتی اگه ظالم زورش از تو بیشتر باشه بددهنی کار آدمای ضعیف وبیچارست . همیشه در مورد همه چیز فکر کن و بعد تصمیم بگیر.  چارلی چاپلین: آموختم که با پول میشود خانه خرید، ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، مقام خرید ولی احترام نه، کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، آدم خرید ولی دل نه!  انســـــــــانهاى بــــــزرگ ،دو دل دارنــــــــد ؛دلـــــى که درد مى کشـــــــــــد و پنهـــــــــــــــان است و دلـــــــــــــــى که میخندد و آشکـــــــــــــــار است . تکرار مادر مهارت هاست . ديل کارنگي وقتـــی دلـــت گــرفتـــه وقتـــی غمگینـ...
17 تير 1391

خدا کجاست؟

خدا در دستی است که به یاری می گیری ... در قلبی که شاد می کنی ... در لبخندی که به لب می نشانی ... خدا با من است، خدا با توست ... خدایمان را آشکار کنیم ... !     درمقابل سختي ها ومشكلات سكوت كن!شايدخداحرفي براي گفتن داشته باشد...   ...
11 تير 1391

بدون عنوان

گنجشک لالا، سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب بالا لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... گلدون خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت، خوابیده بیشه گلدون خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت، خوابیده بیشه لالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... لالا لالالایی لا لالایی لا لا لالایی... جنگل لا لا لا لا برکه لا لا لا لا شب بر همه خوش، تا صبح فردا شب بر همه خوش، تا صبح فردا لالا لالالایی لا لالایی لا   ...
11 تير 1391

پندمادر

تو را برای این نیافریده اند که هر روز بخوری و بهتر بپوشی، برای آن آفریده اند که هر روز بهتر بیندیشی. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آن است که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست (فردریش نیچه) اگر از شکست می ترسی!حتما شکست خواهی خورد._ناپلئون مجبور نیستی انسان بزرگی باشی فقط انسان باش!._کامو مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک ار این کار لذت می‌برد (جورج برنارد شاو) هر اندیشه ی شایسته ای می تواند چهره ی انسان را زیباتر کند. _راسکین پافشاری بر اشتباه از حماقت است نه از نادانی _کنفسیوس حسا...
10 تير 1391

یک داستان جالب

یک زوج در اوایل 60 سالگی، در یک رستوران دنج رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودند. یک زن جادوگر که از آنجا می گذشت وارد رستوران شد و سر میز آنها رفت و گفت: آه شما زوجی مثال زدنی هستید و درتمام این مدت به هم وفادارموندید ، برای همین هرکدام از شما می تواند آرزویی کند و من با کمک دانشی که دارم آن را بر آورده کنم! خانم گفت:وای خدای من ! من می خواهم به همراه همسر عزیزم، دور دنیا سفر کنم. جادوگر وردی خواند و ناگهان :دو بلیط خطوط مسافربری قطر ایرویز در دستان زن ظاهر شد. حالا نوبت آقا بود تا آرزو کند، چند لحظه فکر کرد و گفت: خب، همسرم تو خیلی مهربانی اما چنین موقعیتی فقط یک بار در زندگی آدم پیش میآید ، بنابراین، خیلی مت...
9 تير 1391

داستان آموزنده

یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود . چون هنوز چند ساعت به پروازش باقي مانده بود، تصميم گرفت براي گذراندن وقت کتابي خريداري کند. او يک بسته بيسکوئيت نيز خريد. او برروي يک صندلي دسته‌دارنشست و در آرامش شروع به خواندن کتاب کرد. در کنار او يک بسته بيسکوئيت بود و مردي در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه مي‌خواند . وقتي که او نخستين بيسکوئيت را به دهان گذاشت، متوجه شد که مرد هم يک بيسکوئيت برداشت و خورد. او خيلي عصباني شد ولي چيزي نگفت. پيش خود فکر کرد: «بهتر است ناراحت نشوم. شايد اشتباه کرده باشد.» ولي اين ماجرا تکرار شد. هر بار که او يک بيسکوئيت برمي‌داشت ، آن مرد هم همين کار را مي&zw...
9 تير 1391