امیرمحمدجانامیرمحمدجان، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

امیرمحمد امپراطور کوچک ما

روش مونته سوری درتربیت کودکان

1391/10/13 1:37
نویسنده : مامان محدثه
2,416 بازدید
اشتراک گذاری

مونته سوري، آموزگار بزرگ کودکان

( کودکان مي آموزند که از خود، از ديگران و از محيط زيست مراقبت کنند.

نظم از درون آزادي زاده مي شود.

اجازه دهيد که کودکان بنا بر طبيعت واقعي خويش، آزادانه رشد کنند.)

ماريا مونته سوري

ماريا مونته سوري در چيراويل در ايالت آنکونا در ايتاليا در سال ۱٨٧۰به دنيا آمد.در سال ۱٨٩٦در دانشگاه رم دکتر شد. او نخستين پزشک زن در ايتايا بود. او همه زندگي خويش را در راه پيشرفت کودکان نهاد. نخستين مرکز کودکان را در جهان در ششم ژانويه ۱٩۰٧ در يکي از فقيرترين محلات رم بنياد نهاد.پنجاه نفر از کودکان ٣ تا٦ سال در اين مرکز ثبت نام کردند. با پدر و مادرهايي بي سواد،فقير. آن ها گريه مي کردند. ترسيده بودند و هيچ نمي دانستند.پس از شش ماه، هزاران انسان از تمام قاره هاي زمين به ديدار اين مرکز شگفتي آفرين شتافتند.

او اساس کار را بر اعتماد، احترام به کودکان و تجربه مستقيم از زندگي نهاد.

در سال ۱٩۰٩او نخستين دوره کارآموزي آموزگاران را براي آموزش سيستم خويش برقرار کرد.

او عاشق زمين، آسمان و کودکان بود.

وي نماينده مردم ايتاليا در دو كنفرانس جهاني زنان شد: ۱٨٩٦در برلين. ۱٩۰۰در لندن.در سال ۱٩۱٥در نيويورک مرکز خود را ايجاد کرد. او به وسيله اديسو ن و الکساندر گراهام بل به آمريکا دعوت شده بود. گراهام بل در نامه اي به او نوشت:ما افتخار مي کنيم که سيستم آموزش و پرورش شما در آمريکا به راه افتاده است.در سال ۱٩۱٧دولت اسپانيا از او دعوت کرد تا سيستم و انستيتوي تخقيقات خود را در آنجا ايجاد کند.در سال ۱٩۱٩به آموزش آموزگاران در لندن پرداخت.در سال ۱٩۲٩ جامعه بين المللي مونتسوري در آمستردام بنياد نهاده شد.در سال ۱٩٣٤ به سبب مخالفت با فاشيسم موسوليني، مجبور شد که از ايتاليا برود. او به بارسلونا گريخت و از آن جا به کمک يک انگليسي موفق به فرار شد.در سال ۱٩٣٨در هلند و در سال ۱٩٣٩در هند مراکز جديدي ايجاد کرد.در ۱٩٤٧ مرکز مونتسوري انگليس را ايجاد نمود.وي سه بار در سال هاي ۱٩٤٩ و ٥۰ و ٥۱نامزد جايزه صلح نوبل شد.وي در سال ۱٩٥۲ در هلند درگذشت.امروزه هزاران مهد کودک و مدرسه در جهان به نام مونته سوري وجود دارد. هزاران آموزگار در طي دوره هايي با سيستم او آشنا مي شوند.

او مي گفت: آموزش بايد از پيش از تولد تا شش سالگي، بر مبناي حرکت، عمل، تماس مستقيم با طبيعت باشد.

وي دوره هاي آموزشي براي آموزگاراني که با کودکان زير چهار سال کار مي کنند ايجاد کرد و معتقد بود که اين دوران مهم ترين دوره براي آموزش و فراگيري است.

ساختار آموزشي مونته سوري به سه گروه تقسيم مي شود:

کودکان از يک تا سه ساله.

کودکان از سه تا شش ساله.

کودکان از شش تا دوازده ساله

 دوره يک تا سه ساله:

در يک آموزشگاه مونتسوري، کودکان در سن هاي گوناگون با هم در يک گروه کار مي کنند و آموزش مي بينند. آن ها از يکديگر مي آموزند، به يکديگر کمک مي کنند. تنبيه و تشويقي وجود ندارد. کودکان مي اموزند که از خود، از ديگران و از محيط زيستشان مراقبت کنند.

پايه آموزش بر مشاهده، آزادي شخصي و پيوند با محيط زيست نهاده شده است.

کودکان آزادند که تا هروقت خواستند بازي کنند. پس از بازي، اسباب بازي و ميز و صندلي را به جاي خود بازگردانند و يا اين که بازي نکنند.

در اين روش، آموزش پيش از تولد و حداکثر همزمان با آن آغاز مي شود.

آموزش در تمام زمينه ها، بر اين مبنا که کودک راهش را به سوي آزادي و استقلال تا به آخر بپيمايد.. به گمان وي، نظم يعني مراقبت اجتماعي و ارزش هاي آن. يعني کنترل خود، حس مسئوليت و همکاري با جمع.

آموزش در زمينه هاي گوناگون از تولد تا سه سالگي:

* موسيقي. موسيقي و سخن گفتن قبل از تولد آغاز مي شود. بايد کودک به موسيقي گوش کند. وسايل بازي به صورت و وسايل موسيقي باشد. کودک حتا در شکم مادر بايد موسيقي گوش کند. يک ضرب المثل زيمبابوه اي مي گويد: کسي که راه مي رود ، مي تواند برقصد. کسي که سخن مي گويد، مي تواند آواز بخواند. در طول روز براي کودکتان برقصيد. آواز بخوانيد.

* كشف. کودک در همين سن شروع به كشف جهان مي کند. با رنگ ها و شکل ها به ياري او بشتابيد. اسباب بازي ها بايد در اين زمينه به او کمک کند.

* زبان. در سه سال اول بسيار مهم است. کودک را در گفتگوها شرکت دهيد. با او حرف بزنيد. لالايي بخوانيد.

* هنر. بايد کمک کنيد تا هنر در زندگي کودک جاري باشد. دست هاي او را ورزش و پرورش دهيد. به او دستي بدهيد که بتواند به آن اعتماد کند. چشمي که ببيند. روحي که احساس کند.

کشيدن با گچ. بريدن کاغذ و چسبانيدن آن به ديد هنري او کمک مي کند. به ديوار اتاقش نقاشي و تصاوير هنري بياويزيد.

* گياه و جانور. فضايي از عشق به گياه و جانور بيافرينيد. با او به جنگل و به کنار دريا برويد. به صداي پرندگان و موج گوش کنيد. بگذاريد هر روز ساعتي را در طبيعت بگذراند. وقتي که راه افتاد با او به چيدن ميوه و گل برويد. برايش مدل حيوانات براي اسباب بازي بخريد. بگذاريد با گل و خاک و سنگ بازي کند.

* رياضي و علوم. يک آموزگار کافي نيست که کودکان را دوست داشته باشد و درکشان کند. او نخست بايد هستي را دوست داشته باشد و درک کند.

بازي با سنگ و خاک را با کودکان آغاز کنيد. نترسيد. دريا، ابرها، ستاره ها را با کودک تماشا کنيد. در اين باره با او حرف بزنيد. مانند کودکان.

نحست خودتان باور کنيد که در بهشت زندگي مي کنيد. خانه شما توپي است که گرد حورشيد مي گردد.

با او بشماريد. وزن کنيد. با قدم زدن اندازه بگيريد. با انگشتان بشماريد. ستاره ها را، درخت ها را بشماريد.

* محيط زيست. کودکان را در تميز کردن خانه، شستن ظرف ها، گرد گيري، تهيه غذا شريک کنيد. از يک تا چهار سالگي، کودکان را به اين کارها عادت دهيد.

کار خانوادگي در هر سني پايه آموزش است.

- بگذاريد که لباس هايش را درآورد. بپوشد. نگه داري کند.

- باغباني کند. تميز کند.

- غذا بياورد. ببرد. تشکر کند. خواهش مي کنم را ياد بگيرد. خودتان بايد بگوييد و بکنيد تا او نيز فرا گيرد.

گاندي مي گويد: شادي از کار برمي خيزد.

* تمرکز. تمرکز بر هر کاري را به او بياموزيد. تمرکز بر روي ساختن يک حانه با شن. تميز کردن يک هويج. نقاشي کردن.

به هنگام کار وسايل واقعي در اختيارش بگذاريد.

همه وسايل بايد جاي مشخصي داشته و همه خانواده از آن اطلاع داشته باشند.

کودکان تنها در تجربه رشد مي کنند. در کار.

* آموزش با آموزش ، نه با تصحيح کردن. کودکان را تصحيح نکنيم، مگر در مواردي که حطرناک است. هميشه به او حق انتخاب بدهيم:( مي خواهي بروي بخوابي يا اين که اول يک قصه گوش کني!)

* اسباب بازي. اسباب بازي هاي چوبي بهتر هستند، زيرا به واقعيت نزديک ترند. اسباب بازي نه تنها در اتاق کودک بلکه بايد در محيط زندگي باشد. هنگام درست کردن يک اسباب بازي غوري به او کمک نکنيد. به او اعتماد داشته باشيد. وقتي دارد کاري انجام مي دهد، به کار او احترام بگذاريد.

سن ٣ تا ٦ سالگي

 همان روش ها را ادامه دهيد. آموزش بايد آزادانه، در طبيعت و زنده و همراه با بازي و شادي باشد.در زمينه جغرافيا يک کره جغرافي در اين سن کمک بزرگي است. آگاهي کودک را پيرامون زمين، ستارگان، درياچه و درياها با اين وسيله بالا ببريم. نام درياها و اقيانوس ها را ياد دهيم. ويديو هاي مناسب در اين زمينه زياد هستند. تماشاي غروب آفتاب. رفتن لب دريا و جمع کردن گوش ماهي و بازي با شن هم چنان زمينه فراگيري علوم هستند.

*هنگام شب با تماشاي ستارگان، به او ستاره شناسي و جهت يابي ياد دهيم.

*با اب بازي. درست کردن حباب با صابون، بازي با آهن ربا، باتري و لامپ هاي کوچک، شمع و چراغ قوه و ايجاد سايه ها ، دانش فيزيک او را گسترش دهيم.

در تمام اين آموزش ها بايد مانند يک کودک به آموزش نگاه کرد. بادکنک ها و ساختن بادبادک و پرواز دادن آن مي تواند بسيار کمک کند.

فرورفتن چيزها در آب يا ماندن آن ها روي آب را با بازي و آزمايش ياد دهيم. بازي هاي بسيار ساده در يک روز زمستاني در خانه و با يک تشت آب.

*وقت ان است که يک طبقه از يک قفسه را در خانه براي طبيعت در اختيار او بگذاريد. يک سنگ زيبا از کنار دريا، يک گوش ماهي، لانه ي اٿتاده يک پرنده، فسيل، برگ، گلي خشکيده مي تواند اولين موزه کوچک طبيعت را براي او ايجاد کند.

*در حياط يا بالکن ظرفي براي غذاي پرندگان بگذاريد.

با او به پارک برويد و به پرندگان و ماهي ها غذا بدهيد.

*در زمينه تاريخ پيدايش زمين و قصه هاي گذشته با او حرف بزنيد.

داستان ادم هاي معروف را تعريف کنيد.

با نقشه، کره، پرچم ها در باره کشورها به او بياموزيد. در باره لباس ها، رقص ها، موسيقي کشورهاي مختلف با عکس و فيلم به او بياموزيد.

*يک موزه کوچک هنر برايش ايجاد کنيد. يک طبقه از يک قفسه کافي است.

رنگ، کاغذ، قلم بايد همواره در اختيارش باشد.

*دست ها بايد به کمک فكر بشتابند تا اندازه ها را فرا بگيرد.

اندازه ها، وزن ها، را با کمک دست و وسايل خانه به او ياد بدهيم.

به تلفن جواب بدهد.

عدد هاي ساده و جمع وتفريق هاي ساده را به هنگام خريد و بازي ياد بدهيم.

 سن ٦ تا ۱۲

 دوران فراگيري همکاري و آرامش و صلح. پس بايد زبان ديگري فرا گيرد. اگر کودکي دوزبانه است، حال بايد زبان سوم را ياد بگيرد.

 مرحله ي عبور از مواد و موجودات قابل لمس به دنياي خيال و مجردات.

دوره حرکت به سوي اخلاق و زيرکي.

صلح، همکاري، آرامش از درون ما و خانه ي ما آغاز مي شود.

شش سالگي، تولدي دوباره است.

برنامه کار او بايد بر ديوار اتاقش باشد.

دوره استفاده از نقشه، نمودار، آزمايش و تجربه هاي شخصي است.

*بيوگرافي. نوشتن بيوگرافي را از پدر و مادر، دوستان وفاميل بايد آغاز کرد. اطلاعاتي چون: تولد. ازدواج. تحصيلات. کار. اخلاق. روابط فاميلي.

بايد به او آموخت که هر لحظه از زندگي، در تمام کاينات، تازه و منحصربفرد است. لحظه اي که هرگز قبل ار آن نبوده و هرگز دوباره نخواهد بود.

ما نبايد تنها به آن ها بگوييم که پايتخت فرانسه پاريس است و دو به اضافه دو چهار مي شود، بلکه بايد به او بگوييم که:

تو مي داني که کي هستي؟ يک معجزه! يک معجزه يگانه! در يک ميليون سال گذشته کودکي چون تو نبوده است و نخواهد بود. نگاه کن! به دستانت. به پاهايت. به انگشتانت. تو مي تواني شکسپير يا ميکل آنژ يا بتهوون باشي. تو ظرفيت همه چيز را داري. بله! تو يک معجزه اي!

*وقت است که انسان و تاريخ را بهتر بشناسد.

- از شش تا هشت سالگي. دوران قبل از تاريخ. انسان و گياه و جانور چگونه پيدا شد.

- هشت تا ده سالگي. تمدن ها. پيدايش شهر ها و کشورها.

- ده تا دوازده سالگي. تاريخ انسان. در اين هنگام رفتن به موزه ها و استفاده از فيلم ها براي ياد دهي اين موارد بسيار مفيد هستند:

- غذا. لباس. جنگ. دفاع. وسايل روشنايي. ارتباطي. هنرها

- کار. بازي. دانش.

- عشق. خودشناسي.

*وقت آن است که تخيلات او به عمل درآيد.

ساختن کاردستي، نقاشي، نوشتن داستان، شعر بنيادهاي جامعه گرايانه را در او برپا مي دارد.

حال بايد قفسه اي براي کارهاي خودش داشته باشد. کارهايي که در يک سفر به يک مزرعه يا انجام يک مصاحبه يا يک پژوهش ساده تهيه کرده است. آلبومي از عکس ها و نقاشي ها يش.

فراموش نکنيم که آموزش بايد آزادانه و با آزمايش و همراه بازي و شادي باشد. کودک بايد درس هايش را زندگي کند.

حالا نه تنها با دستانش کار مي کند. با چشمانش مي بيند و با احساساتش، حس مي کند؛ بلکه با تخيلات و آرزوهايش بال مي گيرد و پرواز مي کند.

حالا با خواندن کتاب ، مي تواند همبال ديگران پرواز کند.

حالا مي تواند به دو يا سه زبان سخن بگويد و ٿکر کند.

حالا مي تواند شنا کند. موسيقي بنوازد. نقاشي کند يا ...

دنياي او، اينک رنگين کماني از نور، رنگ، موسيقي و رقص است.

 

کودکان در دستان ما امانتهای الهی هستند وظیفه ماست که به آنها احترام بگذاریم ودرست تربیتشان کنیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)